معرفی فالون گونگ و افشای حقیقت

این ویلاگ به معرفی یکی از اصیلترین روشهای تزکبه ی چینی میپردازد، فالون گونگ طلایه دار حقیقت،نیکخواهی،بردباری

معرفی فالون گونگ و افشای حقیقت

این ویلاگ به معرفی یکی از اصیلترین روشهای تزکبه ی چینی میپردازد، فالون گونگ طلایه دار حقیقت،نیکخواهی،بردباری

        

داستانهای خوب از چین: آفرینش زمین و آسمانِ پنگو.

 

                                             

 

آیا چین داستانهای خلقت دارد؟ پاسخ مثبت است، و اولین خدای خالق نامش پنگو است.

در شروع زمان، جهان بدون شکل بود و زمین و آسمان جدا از هم نبودند. شبیه گردی یک تخم مرغ ، نه صدایی بود، نه نوری بود.

 جهان تخم مرغی در خواب غولی به نام پنگو قرار داشت. او 180 هزار سال خوابید. پس یک روز بر خاست. جهان را تهی دید، او خیلی راضی نبود. با یک فکر تبر عظیمی را ظاهر کرد. تبر را برداشت، جهان نیمه تمام تخم مرغی را شکافت.

در حین شکافتن نیروهای جدید خلق کرد. اجسام نورانی شروع به جاری شدن به بالا کردند و شکل گرفتند. همان چیزیکه ما اینک آسمان یا عرش مینامیم، مواد متراکم شروع به اجتماع کردند چیزیکه اینک زمین می نامیم.

پانگو در حالیکه بر زمین می ایستاد آسمان را نگه میداشت، تا از فرو ریختن زمین جلوگیری کند. او هر روز سه یارد بلندتر شد. از جهتی دیگر، زمین هر روز سه یارد ضخیم تر شد و آسمان نیز هر روز سه یارد بلندتر شد.

180 هزار سال هم گذشت، آسمان بی اندازه بلند شد و زمین و سختی زمین ستبر و ضخیم. پانگو  نیز هم اندازه ی فاصله ها شد.

مینگریست که زمین و آسمان بخوبی استوار و منظم بودند، پانگو در گذشت. اندام های او کوهها شدند، خونش تبدیل به رودخانه ها گشت، ماهیچه ها دشتها را تشکیل دادند، پوست و موهایش حیوانات و نباتات بی شمار شدند. هوایی که تنفس میکرد ابر و باد شدند، و صدایش تندرهای غرا شدند. چشم چپ خورشید شد و چشم راست ماه شد. عرقش تبدیل به شبنم سحرگاه شد و باران را به بار آورد. 

پانگو با استفاده از بدنش، دنیای  با شکوه زیبایی را خلق کرد.

پس کیهان جدید شروع شد.

منبع: این یک داستان چینی است. ترجمه بر اساس نسخه ی ذکر شده در آدرس ذیل است:

http://zhengjian.org/zj/articles/2002/7/20/16717.html

       

برگرفته از اُپک تایمز(http://en.epochtimes.com/news/6-5-3/41159.html)

داستانهایی از تاریخ: لائوذی ترک میکند

یئ دو

[PureInsight.org] لائوذی اهل جُو بود و در زمان سلسله ی جُو متصدی طبع و نشر گردآوری آثار نقاشی بود. کنُفسیوس به ملاقات او میرفت. و بعد از صحبت با لائوذی، به مریدانش میگفت: ائیدولوژی لائوذی شبیه یک اژدها ست که قادر به پرواز در ابر و مه و باد است.

لائوذی در طلب منزلت و افتخار نبود و فقط به  تزکیه اش اهمیت میداد. عمر بلندی در زمان سلسه ی جو داشت و انحطاط آن سلسله را دیده بود، او بر سر آن بود که قلمروی جُو را ترک کند. وقتیکه او به گذرگاه هانگ گوآن رسید، حکمران محل از او پرسید: شما در حال ترک کردن ما هستید. آیا می توانید چیزی برای ما باقی بگذارید؟" پس لائوذی دو مقاله نوشت، که جمعاً پانصد کلمه بود. آنها شرحی بر اخلاقیات بشری است. و سپس سریعاً راهی شد بعدها هیچ کس به محل او آگاهی نیافت. 

بعد از ترک او مردم پنج هزار لغت را تحت عنوان"برگزیده ی فضایل دائو" اشاعه دادند. بسیاری از مردم نسل به نسل آنرا خوانده اند.

از کتاب یادداشت های تاریخی، توسط سیما چیآن

لون‌یو

 

 

 

 

 

 

 

فای بودا عمیق‌ترین چیز است. از تمام تئوری‌ها در جهان، شگفت‌انگیز‌ترین و خارق‌العاده‌ترین است. برای کاوش و پژوهش در این زمینه، مردم باید به‌طور اساسی روش فکر کردن‌ خود را عوض کنند. اگر نتوانند، حقیقت دنیا برای ابد یک راز برای بشریت باقی خواهد ماند و مردم عادی در میان قفسی که از جهل‌شان ساخته شده تا ابد در تاریکی به‌دنبال چیزی خواهند گشت.

پس، دقیقاً فای بودا چیست؟ یک مذهب؟ یک فلسفه؟ این فقط چگونگی نگرش "عالمان امروزی شده‌ی بودیسم" به آن است. آن‌ها فقط آن‌را در سطحی تئوری مطالعه می‌کنند، آن‌را مورد نقد یا به‌اصطلاح تحقیق قرار می‌دهند، چنان‌چه گویی یک فلسفه است. حقیقت این‌است که فای بودا به قسمت اندکی در متون مقدس بودیستی، که فقط فای بودا در سطح ابتدایی است، محدود نمی‌شود. از سوی دیگر، چیزی وجود ندارد که فای بودا قادر به توضیح آن نباشد - از ذرات و مولکول‌ها گرفته تا کائنات، از چیزهای کوچک گرفته تا چیزهای بزرگ، به‌طور کامل از تمام اسرار پرده برمی‌دارد. آن گفتاری متفاوت به روش‌های گوناگون، درباره‌ی سرشت عالم، جِِن، شَن، رِن(حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری) در سطوح مختلف است، آن‌چه ‌که مدرسه‌ی دائو، "دائو" یا آن‌چه ‌که مدرسه‌ی بودا، "فا" می‌نامد.

مهم نیست علم انسانِ امروزه چه‌قدر پیشرفته باشد، فقط می‌تواند به‌عنوان بخشی از اسرار جهان به‌شمار آید. یک‌بار که پدیده‌ی خاصی از فای بودا را ذکر کنیم، همیشه کسی وجود دارد که می‌گوید، "الان ما در عصر الکترونیک هستیم و علم پیشرفت بسیاری کرده است. فضاپیماها به سیاره‌های دیگر پرواز کرده‌اند و شما هنوز درباره‌ی آن باورها و خرافات قدیمی صحبت می‌کنید"؟ واقعیت را بگوییم، مهم نیست کامپیوترها چه‌قدر پیشرفته باشند، نمی‌توانند با مغز انسان که تا امروز رازی است که محققان را سردرگم کرده مقایسه شوند. بدون توجه به این‌که فضاپیماها می‌توانند تا کجا سفر کنند، هنوز نمی‌توانند ورای این بُعد فیزیکی که نژاد بشر در آن وجود دارد پرواز کنند. دانشی که امروزه بشر دارد بی‌نهایت سطحی است و چیزی بیش از قسمت کوچکی از کل نیست- با درک واقعی حقیقت جهان بسیار فاصله دارد. عده‌ای از مردم حتی جرأت نمی‌کنند با پدیده‌هایی که به‌طور عینی وجود دارند روبرو شوند، به آن‌ها نزدیک شوند یا واقعیت آن‌ها را تصدیق کنند، تماماً به‌خاطر آن‌که این افراد بسیار کوته‌فکر بوده و مایل نیستند هنگام فکر کردن، عقاید و باورهای مرسوم‌شان را عوض کنند. فقط فای بودا می‌تواند به‌طور کامل از اسرار عالم، مکان- زمان و بدن انسان پرده بر‌دارد. می‌تواند به‌طور واقعی نیک را از پلید و خوب را از بد تشخیص دهد و می‌تواند درحالی‌که نگرش‌های صحیح ارائه می‌دهد، به تمام نگرش‌های غلط خاتمه دهد.

اصول راهنمای علم بشر امروزی، توسعه و تحقیق آن‌را به این دنیای مادی محدود می‌کند، به‌طوری‌که یک موضوع تا وقتی شناخته نشود، مورد مطالعه قرار نخواهد گرفت- آن، چنین مسیری را دنبال می‌کند. در مورد پدیده‌هایی که غیرملموس و غیرقابل رؤیت بوده، اما به‌طور واقعی وجود دارند و نمودِ واقعی آن‌ها در این دنیای مادی ظاهر می‌شود، از آن‌ها دوری می‌شود و به‌عنوان پدیده‌های غیرقابل توضیح درنظر گرفته می‌شوند. افرادِ سرسخت و لجباز، بدون تأیید شواهد، اصرار می‌کنند که آن‌ها فقط پدیده‌های "طبیعی" هستند. افرادی با انگیزه‌های نهانی با مردود شمردن آن‌ها به‌عنوان "خرافات یا باورهای کورکورانه" برخلاف وجدان‌شان رفتار کرده‌اند. و افرادی که ذهنِ مشتاقِ پرسش و یادگیری ندارند با عذر و بهانه‌ی این‌که علم هنوز به‌اندازه‌ی کافی پیشرفت نکرده‌ است، از این موضوعات منصرف شده‌اند. اگر بشر بتواند به خودش و عالم نگاه تازه‌ای بیندازد و روش تفکر انعطاف ناپذیرش را عوض کند، جهشی به جلو خواهد کرد. فای بودا می‌تواند به مردم این امکان را بدهد که به‌طور کامل دنیاهای بی‌کرانِ بی‌پایان را درک کنند. در سراسر اعصار فقط یک چیز توانسته است موجودات انسانی، بُعد‌های گوناگونی که وجود مادی دارند، حیات و کل جهان را به‌طور کامل شرح دهد: فای بودا.

لی هنگجی

2 ژوئن، 1992